مدیر انتشارات کانون در دهه 70 از تعامل با نویسندگانی میگوید که با این نهاد ارتباط نداشتند. او میگوید که سعی کردیم انتشارات کانون پرورش فکری در انحصار نماند.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در کنار کتابخانهها که همان مراکز فرهنگی هستند، واحدی تحت عنوان تولیدات دارد که ذیل آن بخشهای انتشارات، سینمایی، تئاتر و واحد موسیقی فعالیت میکنند. این واحدها تولیدات خود را به مراکز فرهنگی کانون که همان کتابخانههاست ارسال میکنند و یا به نمایش میگذارند. در دهه ۷۰ بخش مطبوعات و نشریات به طور عام به شدت اوج گرفت و انتشارات کانون هم از این رشد غافل نبوده و همراه سایر نشریات، تولیدات بسیاری را روانه بازار نشر کرد.
تئاترموسیقیخبرگزاری فارس سعی کرده است در روایت «کانون پس از انقلاب» به ابعاد مختلف کانون در دوران ۱۸ ساله مدیریت چینیفروشان بپردازد. حمید گروگان، نویسنده آثاری چون «گزارش قرآن از دشمنان» و «یاد یار و دیار» که در ۲ بازه زمانی مختلف در دهه ۷۰ مدیریت انتشارات کانون را برعهده داشت با ما در این باره به گفتوگو نشست.
حمید گروگان، نویسنده کودک و نوجوان
حمید گروگان، نویسنده کودک و نوجوانکودکآن دوران، قحطی محصولات فرهنگی بود
آن دوران، قحطی محصولات فرهنگی بوداز سابقه فعالیتهای خودتان در کانون پرورش فکری بگویید.
از سابقه فعالیتهای خودتان در کانون پرورش فکری بگویید.من در سه دوره با فاصلههای زمانی کم و زیاد در کانون پرورش فکری فعالیت داشتم. دوره اول مربوط به اوایل انقلاب میشود؛ یعنی حدود سالهای ۵۹ تا ۶۲ به پیشنهاد محسن چینیفروشان که مدیر مرکز آموزش بودند، کارم را در کانون شروع کردم. سمتی نداشتم. من بودم و آقایان معینی، کشاورز، شجاعی، باقری و دو نفر که نقاش و گرافیست بودند. عمده کارم در این دو، سه سال فکر و برنامهریزی برای دستیابی و تولید کتاب و سرگرمی در آن دوران قحطی محصولات فرهنگی بود که به درد بچهها بخورد؛ نتیجهاش هشت کتاب و چهار سرگرمی سازنده بود که با همفکری علی معینی به ثمر نشست. بعد که چینیفروشان به عنوان مدیر انتشارات به ساختمان مرکزی رفتند، بنده هم به آنجا منتقل شدم و تا سال ۶۲ مشغول مطالعه، پژوهش و نوشتن بودم.
در دو دوره به کانون برگشتم!
در دو دوره به کانون برگشتم!در دو دوره به کانون برگشتم!دوره دوم، بعد از گذشت هفت سال فعالیت در سازمان پژوهش، در اواخر سال ۶۹ مجدداً با پیشنهاد چینیفروشان ـ که حالا سمت مدیریت عامل کانون را داشتند ـ به عنوان مدیر انتشارات مشغول به کار شدم. در دوره سوم، بعد از دوسال دوری از کانون و فعالیات در دفتر کمک آموزشی در سال ۷۴ مجدداً به عنوان مدیر انتشارات و مدیر واحد نوار و موسیقی و نیز استودیو به کانون برگشتم و تا سال ۱۳۸۰ که بازنشسته شدم. کانون پرورشی خانه دومم بود. حالا که ۲۱ سال از پایان کارم در کانون میگذرد، خاطرات بسیاری از آن دوران دارم.
محسن چینیفروشان، مدیر وقت کانون
محسن چینیفروشان، مدیر وقت کانوندر سالهای ۱۳۷۰ کانون اوضاع نابسامانی داشت
در سالهای ۱۳۷۰ کانون اوضاع نابسامانی داشتمشکلات کانون پرورش و نحوه تعامل انتشارات کانون با نویسندگان و دیگر عوامل در دوران مدیریت شما در دهه ۷۰ به چه صورت بود؟
مشکلات کانون پرورش و نحوه تعامل انتشارات کانون با نویسندگان و دیگر عوامل در دوران مدیریت شما در دهه ۷۰ به چه صورت بود؟سال ۱۳۷۰ که مدیریت انتشارات به عهدهام گذاشته شد، کانون اوضاع نابسامانی داشت. سه، چهار مرجع تصمیمگیری برای بررسی و تصویب آثار، هرکدام با نگرشی خاص کار خودشان را میکردند. بنابراین بین این فراد و مراجعین اصطکاک زیادی به وجود آمده بود. حجم انبوهی از آثار رسیده و کارشناسی نشده خودنمایی میکرد. حدود ۱۵۰ اثر کارشناسی شده هم وجود داشت که عمدتاً به تصویب هم رسیده بود، اما ماهها از زمان تصویبشان گذشته بود و راه به چرخه تولید نیافته بود. فقط مبالغی را به عنوان پیش پرداخت داده بودند و صاحبانشان مراجعه داشتند و مدام با تلفن پیجویی میکردند. از سوی دیگر مواجه بودیم با تعدادی از چاپخانهها و لیتوگرافیها که طلبهای سالیانه داشتند و مرتب مراجعه میکردند و گهگاهی داد و بیداد راه میانداختند که البته حق هم داشتند.
تیراژ نشریات بالا بود، اما شمارههای قبلی در انبار خاک میخورد!
تیراژ نشریات بالا بود، اما شمارههای قبلی در انبار خاک میخورد!تیراژ نشریات بالا بود، اما شمارههای قبلی در انبار خاک میخورد!در این میان چهار یا پنج ماهنامه هم که چند سالی بود در کانون تولید میشد و نشریات خوبی هم بود، به دلایل مختلف، تأخیر در چاپ داشتند و بعضاً به گاهنامه تبدیل شده بودند و صدای مشترکین هم در آمده بود. مشکل دیگر تیراژ بالای این نشریات بود که حجم بسیاری از شمارههای قبل در انبار خاک میخورد و معلوم نبود تیراژ وسیع اینها به چه دلیل است.
خوبییک سال و نیم طول کشید که طلب بسیاری از افراد داده شد
یک سال و نیم طول کشید که طلب بسیاری از افراد داده شدیک سال و نیم طول کشید که طلب بسیاری از افراد داده شدخلاصه جادهای پردستانداز پیش پایمان بود و موتور انتشارات به آهستگی کار میکرد. در چنین موقعیتی با همت همکاران انتشارات سعی کردم در قدم اول، موانع را از پیش پا بردارم. حدود یک سال و نیم طول کشید که پروندهها بررسی شد. طلب بسیاری از افراد داده شد، جواب آثار رسیده و قدیمی به صاحبانشان رسید و آرام آرام کارها نظمی دوباره پیدا کرد.
تولیدات نشر کانون
تولیدات نشر کانونشوراهای هم عرض در هم ادغام شد و حدوداً بعد از دو سال کارها به روز شد
شوراهای هم عرض در هم ادغام شد و حدوداً بعد از دو سال کارها به روز شدشوراهای هم عرض در هم ادغام شد و حدوداً بعد از دو سال کارها به روز شد. در طول این مدت، کار ایجاد چاپخانه و لیتوگرافی روبهراه شد. تغییراتی در واحد گرافیک به وجود آمد و پا بسیاری از نویسندگان و گرافیستها و تصویرگران به کانون باز شد. دو ـ سه شورای تخصصی پایهگذاری شد و تقسیم کار قدری معنی جدیتری یافت. یادم نمیرود که بیشترین وقت اداره را صرف این کار میکردم که با تکتک همکاران کانونی و غیرکانونی که در ارتباط با چاپ کتابهایشان مراجعه میکردند، بنشینم و به حرفهایشان گوش بدهم و برایشان توضیح بدهم که چرا کتابشان به تصویب نرسیده، چه مشکلاتی دارد، نظر اعضای شورای تولید چیست؟ و چه راه حلهایی وجود دارد. این گفتوگوها را خودم بهعهده میگرفتم و یا بهعهده یکی دوتا از همکاران انتشارات میگذاشتم.
جدایی کتابخانه از کانون بزرگترین صدمه به پیکر کانون است
جدایی کتابخانه از کانون بزرگترین صدمه به پیکر کانون استجدایی کتابخانه از کانون بزرگترین صدمه به پیکر کانون استبه نظر شما نقاط قوت و ضعف تولیدات کانون در دوران مدیریت محسن چینیفروشان شامل چه مواردی است؟
به نظر شما نقاط قوت و ضعف تولیدات کانون در دوران مدیریت محسن چینیفروشان شامل چه مواردی است؟بخشهای تولیدی کانون پرورش فکری شامل انتشارات و گرافیک، سینما، تئاتر، سرگرمیهای سازنده، واحد نوار و موسیقی بوده و هست و نیز یک بخش بسیار عمده در خدمات رسانی به مخاطبان دارد که همان کتابخانههای کانون در اقصی نقاط کشور است. همین جا باید بگویم که این بخش به نظر بنده عمدهترین، مهمترین و کارسازترین بخش از مجموع حیطههایی است که کانون به عهده داشته و دارد. اگر کتابخانهها را از بدنه کانون جدا کنیم، گویی دستهای کانون را از بدنش جدا کردهایم و صدافسوس که مدتی است حرفها و تصمیمگیریهایی مبنی بر جدا کردن این کتابخانهها و الحاق آن به اینجا و آنجا میشنویم، که اگر این اشتباه بزرگ صورت عملی پیدا کند، بزرگترین صدمه به پیکر کانون خورده است.
نمایی از فیلم بچههای آسمان از تولیدات کانون
نمایی از فیلم بچههای آسمان از تولیدات کانونبرخی از فعالیتهای کانون دارد به خاطرههای دور تبدیل میشود
برخی از فعالیتهای کانون دارد به خاطرههای دور تبدیل میشودجشنوارههای گوناگونی که سالها، یکی از برجستهترین فعالیتهای فرهنگی و هنری کانون بود، چندسالی است که متأسفانه چراغش خاموش شده و باز نمیدانم در بخش سینمایی چرا جشنواره پویانمایی که آن همه با خودش شور و هیجان به میدان آورده بود، دارد به خاطرههایی دور تبدیل میشود. یا لندرورهای پر از کتاب که با نام کتابخانههای سیار روستایی در آمد و شد بود. آیا الان در کوره راههای کشور دنده چاق میکند و یا در گوشه و کنار خاک میخورد؟ اینها را اضافه کنید به جلسات نقد و بررسی شعر و داستان، شوراهای شعر و داستان، فعالیتهای پرجوش و خروش دو مرکز مهم آفرینشهای هنری و فرهنگی و نیز موزه تاریخ مرکز تجربیات هنری و واحد موسیقی...
جشنوارهپویانماییکانون روشنیبخش حیطه نوجوانان در کشور به حساب میآید
کانون روشنیبخش حیطه نوجوانان در کشور به حساب میآیدکانون روشنیبخش حیطه نوجوانان در کشور به حساب میآیداینها مراکزی بود که در زمان تصدی چینیفروشان به عنوان مدیرعامل به طور جدی به آنها پرداخته و مشکلاتش احصاء و رفع و رجوع میشد، دامنه فعالیتهایشان گسترده میشد و همینها بود که کانون روشنی بخش در حیطه نوجوانان در کشور به حساب میآید.
انتشارات کانون در دوران چینیفروشان رشد کمی و کیفی چشمگیری داشت
انتشارات کانون در دوران چینیفروشان رشد کمی و کیفی چشمگیری داشتانتشارات کانون در دوران چینیفروشان رشد کمی و کیفی چشمگیری داشتدر زمان تصدی چینیفروشان انتشارات چه بهلحاظ کمی به استناد آمارهای موجود و چه بهلحاظ کیفی به استناد اظهارنظرها و کارشناسیهای کارشناسان، نویسندگان، شاعران و منتقدان از رونق خاصی برخوردار بود. در سینمای کودک و بخش پویانمایی کانون در طول این مدت شاهد آثار ماندگار بودهایم که برای اثبات آن میتوان به آرشیو سینمایی مراجعه کرد. تئاتر کانون، جان تازهای یافت و سرگرمیهای سازنده که چراغش قبل از تصدی چینیفروشان روشن شده بود، ابعاد گسترده و متنوعی یافت. در طول این مدت، کتابخانههای مراکز و نیز کتابخانههای سیار روستایی به اعتراف مدیران مراکز، دوران طلایی خود را میگذراندند. جلسات مدیران هرچند یکبار برگزار میشد و این موقعیتی بود که مدیران باهم آشنا میشدند و حرفهایشان را بزنند و نقدها و پیشنهادهایشان را از نزدیک با مدیر عامل در میان بگذارند.
مراکز فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
مراکز فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانمدیریت با سایر بخشها ارتباط و تعامل خوبی داشت
مدیریت با سایر بخشها ارتباط و تعامل خوبی داشتبه نظر میرسد که مدیریت بلند و ۱۸ ساله آقای چینیفروشان، توأم با موفقیت بوده که اگر چنین نبود، زودتر باید این سمت را ترک میکرد. دلایلی برای این موفقیت هست؟
به نظر میرسد که مدیریت بلند و ۱۸ ساله آقای چینیفروشان، توأم با موفقیت بوده که اگر چنین نبود، زودتر باید این سمت را ترک میکرد. دلایلی برای این موفقیت هست؟حضور مدیرعامل و نیز معاونتهای مختلف در شهرستانها از دیگر نقاط قوت و عملکردهای آن دوران بود. البته کانون در آن دوران نقاط ضعفی هم داشت. قبل از آن هم بود، حالا هم هست و بعد از این هم نقاط کمبود و ضعف وجود دارد و به قول معروف املای ناگفته است که هیچ غلط ندارد.
بله در دوران چینیفروشان هم چه بسا اشتباهاتی چه از ناحیه دست اندرکاران و تصمیمگیرندگان مرکز و چه از ناحیه مدیران در شهرستانها، کتابداران و کارشناسان رخ داده باشد، اما مهم سه چیز است: اول اینکه ببینیم تراز و شاخص و آمار چه میگویند و چه نشان میدهند. دوم اینکه نحوه برخورد عوامل اجرایی کانون در آن دهه با عوامل درون سازمانی و برون سازمانی چگونه بوده است و سوم اینکه آیا عملکردها و تصمیمگیریهای دست اندرکاران آن دوره عمدتاً از روی آگاهی و صداقت بوده و یا از روی ناآگاهی و بیصداقتی و بیبرنامگی و وقتگذرانی.
برای رسیدن به آرمانها نخست باید جاده را هموار میکردم
برای رسیدن به آرمانها نخست باید جاده را هموار میکردمبرای رسیدن به آرمانها نخست باید جاده را هموار میکردمخود شما چطور؟ آیا از دورهای که مسؤولیت انتشارات را بر عهده داشتید، راضی هستید؟
خود شما چطور؟ آیا از دورهای که مسؤولیت انتشارات را بر عهده داشتید، راضی هستید؟به نوبه خودم به عنوان مدیر انتشارات کانون، در هفت هشت سالی که متصدی این کار بودم، خیلی از کار خودم راضی نیستم. باید بهتر از اینها عمل میکردم. بدون تعارف آنطور که دلم میخواست نتوانستم برای کارهای درازمدت برنامهریزی کنم و تحولی آنچنان در سمت و سوگیری و برنامهریزیهای جدید ایجاد کنم. البته که همه اینها دلیلی هم داشت و آن این بود که میدیدم برای رسیدن به آرمانها نخست باید جاده را هموار کرد.
برشی از کتاب«گزارش قرآن از دشمنان» اثر حمید گروگان
برشی از کتاب«گزارش قرآن از دشمنان» اثر حمید گروگاننخست به روزرسانی اوضاع انتشارات بود و باید به کارهای عقب مانده رسیدگی میشد. باید بدهیها پرداخت میشد. به صاحبان آثار که کارهایشان مدتها در کانال کارشناسی مانده بود، جواب داده میشد. شوراهایی که باید به طور مدام به کارشناسی آثار میپرداخت دوباره به حرکت درمیآمد و از این قبیل کارها که مدتها وقت میخواست که در عرض شش یا هشت ماه به حداقل رسید و تا یک سال ادامه پیدا کرد.
این را اضافه کنید به حجم کارهای جدید که مرتب به انتشارات میرسید و باید جوابهایی کارشناسی شده و معقول به صاحبان آثار داده میشود. یکی دیگر از مشکلات جدی کانون در آن دهه، مراجع مختلف تصمیمگیری برای برنامهریزی، تولید و یا تصویب آثار بود که بهطور طبیعی اصطکاکها و وقتگذاریهای بسیاری با خود داشت. این گونه که هرکدام در حیطه خودشان، کار خودشان را میکردند. بدون اینکه متوجه باشند شاخ و برگهای درخت انتشارات هم باید از یک رشد معقول و متناسب برخوردار باشد. حل و فصل این موضوع که یکی از سیاستهای حوزه نشر در کانون آن دوره بود، ماهها به طول انجامید تا بالاخره راه حلهایی پیداشد.
عدم نظارت بر تیراژ و قیمت کتاب و انبار و فروش کتاب مشکلات انتشارات کانون بود
عدم نظارت بر تیراژ و قیمت کتاب و انبار و فروش کتاب مشکلات انتشارات کانون بودعدم نظارت بر تیراژ و قیمت کتاب و انبار و فروش کتاب مشکلات انتشارات کانون بودمطلب بعدی عدم نظارت بر تیراژ و قیمت کتاب از یک سو و عدم نظارت بر انبار و فروش کتاب از سوی دیگر بود. یادم هست کتابها و ماهنامههایی با تیراژهای وسیع چاپ میشد و در انبار خاک میخورد و تیراژ پائین نمیآمد! همچنین کتابهایی بود که خواهان داشت و معلوم نبود چرا تجدید چاپ نمیشوند.
ویژند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
ویژند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانتعامل بین انتشارات و گرافیک هم باید حل میشد
تعامل بین انتشارات و گرافیک هم باید حل میشدچگونگی تعامل بین انتشارات و گرافیک هم از دیگر مسائلی بود که باید به آن رسیدگی میشد. گرافیک تقریباً مستقل عمل میکرد و قائل به این بود که در یک کلام، انتشارات کار خودش را بکند و دخالتی در چگونگی طراحی و گرافیک و تصویرگری نداشته باشد و انتشارات حرف از این میزد که این دو باید در یک ارتباط معنیدار و همسو در حرکت باشند؛ چنین بود که مدتهای مدیدی وقت بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران را گرفت و با یکپارچگی انتشارات و گرافیک بخش بزرگی از مشکلات نشر به جاده اعتدال نزدیک شد.
قائلتعامل با نویسندگان و نوشاعران که با کانون ارتباط نداشتند، سیاست انتشارات بود
تعامل با نویسندگان و نوشاعران که با کانون ارتباط نداشتند، سیاست انتشارات بودتعامل با نویسندگان و نوشاعران که با کانون ارتباط نداشتند، سیاست انتشارات بودشما برای اعتلای انتشارات کانون در آن سالها چه تدابیری به خرج دادید؟
شما برای اعتلای انتشارات کانون در آن سالها چه تدابیری به خرج دادید؟تعامل با نویسندگان و نوشاعرانی که به هردلیل با کانون رابطهای نداشتند از دیگر سیاستهای حوزه نشر در دهه ۷۰ کانون بود. تا قبل از این قاعده بر این بود که هرکس مراجعهای برای چاپ کتابش داشت و یا طراحی را پیشنهاد میکرد کار به کارشناس ارجاع داده میشد، اما این گونه نبود که کانون در اقدامی برنامهریزی شده خود به دنبال طرحهایی باشد و از نویسندگان و شاعران شناخته شده دعوت به همکاری کند و پروژه را مدیریت کند. این گونه بود که بعد از چند سال مخاطبان کتابهای کانون با تنوعی چشمانداز روبهرو شدند و نشر کتاب در کانون پرورش از حالتی یکنواخت خارج شد.
اگر بخواهید دوره مدیریت چینیفروشان را توصیف کنید در پایانبندی این مصاحبه چه خواهید گفت؟
اگر بخواهید دوره مدیریت چینیفروشان را توصیف کنید در پایانبندی این مصاحبه چه خواهید گفت؟نکته آخر و شاید مهمترین و کارسازترین سیاستی که آن روزها در نظر همه ما جا گرفته بود و شخص چینیفروشان بر آن پایبند بود، چیزی نبود جز داشتن سعه صدر، مهربانی، هماهنگی، همدلی و گوش سپردن به نقد خودیها و غیرخودیها و اینکه درهای اتاقهایمان به روی هم باز باشد و مانعی برای ارباب رجوع و طرح پیشنهادها و گلایههایشان درمیان نباشد.
ممنونم از شما.
ممنونم از شما.فارس را با پرونده «کانون پس از انقلاب» در روزهای آتی دنبال کنید.
پایان پیام/
شناسه خبر: 827010