پایان یک انتظار، گمنامانی که خوشنام شدند!
منتظر بود، بیشتر عمرش را منتظر فرزندی که رفته بود برای کشورش و شهرش بجنگد و قول داده بود خیلی زود برگردد حالا او یازگشته بود همه گمنام صدایش میزدند اما در حقیقت او خوشنامترین بود.
خبرگزاری فارس؛ گروه استانها؛ زنجان؛ سمیه محرمی، صدای پاشیده شدن آب روی کاشیها و بعد از آن بلند شدن صدای جارو کشیدن حیاط انگار آهنگ صبحگاهی همیشگی آن خانه بود به حدی تکراری و منظم که خیلی از همسای ...