نمیتوانی جلوی حقیقت را بگیری؛ هیچکس نمیتواند
کاوه گلستان در بخشی از خاطرات میگوید: «جذبهای که امام روی من داشت، من را میگرفت و هر وقت که پهلویش بودم، اصلاً آدم دیگری میشدم.»خبرگزاری مهر- محمدحسین بدری؛ «چه عاملی باعث شد من کاملاً لاییک و جوان بزرگ شده در شرایط هیپیبازی و ژیگولبازی آن زمان، زندگیام را بگذارم که بروم خودم را بچسبانم به امام خمینی، بهخاطر جذبه و کشش او و آن حقیقتی که در او نهفته میدیدم؟ روزی که امام میتواست بیاید، خود ...