فکر کردیم همه را قتل عام میکنید!
هنوز جملهی اون سرباز ارتش رو که منو یه گوشه کشید و اشک میریخت یادم نمیره؛ حال عجیبی داشت، خیلی عجیب، دستشو به دیوار زده بود و چشماشو با شرم به زمین دوخته بود، اون گفت: «ما فکر میکردیم حالا که شاه رفته همه ما رو قتل عام میکنید!»
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: حاج غلامحسین سخاوت، به صندلی چوبی لهستانی تکیه داد و سنگینی پلکهایش را آرام روی چشمهایش انداخت؛ شعلههای بخاری تیز ...