ریخت و پاش زوج پزشک برای دستگیری از مردم
من بعد از پدرم خوششانسترین عاقد شهر بودم که قرار بود خطبه عقد خانم و آقای دکتری را بخوانم که قرار است دست انسانهای زیادی را بگیرند و هر چند کم اما من هم در این مسیر پُرنور سهمی داشتم.
خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری؛ خسته از درگیریها و بگومگوهای روز گذشته با چشمان بسته به صندلی تکیه داده بودم انگار خواب شبانه نیز نتوانسته بود رخت خستگی را از تنم دربیاورد خیال تعطیل کردن ا ...