نوربالا| وقتی شهید باکری و شهید همت یکدیگر را ساواکی فرض کردند!
حمید با کری به برادرش مهدی گفت: نزدیک مرز ایران بودم که چشمم به جوان لاغر و چشم درشتی افتاد. فکر کردم نکند ساواکی باشد!
به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، برخی شهدا در دوران حیات دنیویشان روابطی با هم داشتند که مرور آنها خالی از لطف نیست. داستانی که میخوانید خلاصه روایتی از کتاب «آقای شهردار» نوشته داوود امیریان است که با محوریت سه شهید مهدی باکری، حمید باکر ...