نیوز سیتی!
26 بهمن 1400 - 11:18

برای پدر....

ایسنا/همدان خواستم از تو بنویسم، از تویی که روح الرحمانی،پیشوای انبیایی، نور الله و روح اللهی اما مگر می شود قمر نورانی پیغمبر را با قلمی توصیف کرد! چه سخت است برای عبدالله، باب الله، نورالله، سیف الله، حبل الله، برای اسد الله نوشتن.... در وصف تو همان بس که پیغمبر خدا فرمود: شبی که مرا به آسمانها بردند بر در هیچ دری از درهای بهشت نرفتم مگر این که روی آن نوشته شده بود: عَلیُّ بنُ ابیطالبٍ اَمیرالمُومِنینَ مِن قَبلِ اَن یُخلَقَ آدَمُ بِسَبعینَ الفَ عامٍ علی بن ابیطالب امیر مومنان است؛ هفتاد هزار سال قبل از اینکه حضرت آدم (ع) خلق شود. جوان مردی که خیبر را جابجا میکرد و چون در میدان می چرخید دشمنان، گور های خود به چشم می دیدند،  پدری بود که زانوان ستبرش را در مقابل یتیمی بر خاک می زد و دستان پر از مهر و محبت پدرانه اش، چتری می شد برای کودکان بی پناه خرابه ها....  مگر نه اینکه در وصیت نامه ات همچون پدری جوانمرد، تکیه گاه یتیمان بودی و مردم را به کشیدن دست نوازش بر سر آنان توصیه کردی باید گفت به قول جرج جرداق مسیحی که بیش از ۲۰۰ مرتبه نهج البلاغه را خواند؛ « ای دنیا چه می شد که همه توان خود را گرد می آوردی و در هر روزگاری علی ای با آن قلب و زبان و امتیازاتش عنایت می کردی!!» اما پاسخ اینست که مردان بسیاری، جوانمردی، شجاعت، غیرت و تواضع را از تو آموختند و خوشا به احوالاتشان!! خوشا به حال آنان که عشق و اشتیاق به خدایشان را در سیر و سلوک تو مشق می کنند. آنان که راه تو را در بیابان های فکه و هویزه یافتند و رفتند تا به پیشوایی از تو، دانه ای از این سرزمین و این خاک در سرزمین دشمن نروید. خودمانیم عجب معامله ای .... جانی که به بهای غیرت و شرف از دست رفت و روحی که خود را در آب زمزم شست تا نزد مولایش، پاک و مطهر شود.  معامله ای که سالهاست ادامه دارد دیروز در هویزه و فتح المبین و امروز در لبنان، افغانستان، عراق، یمن و سوریه. معامله ای که انتهایش شاید به روستای قنات ملک برسد یا شاید به روستای  «ورجوی» در جنوب آذربایجان شرقی. یا به دستان پینه بسته و آفتاب سوخته ی پدری دل سوخته در روستایی دور افتاده که مهر پدری را بر فرزندش تمام کرده و به پیشوایی از تو، نهال جوانمردی و غیرت را در وجود فرزندش پرورانده است. پدری که هنگام رفتن فرزندش برای دفاع از خاکی که ابتدا و انتهایش،از خزر تا خلیج همیشه فارس، به وسعت آسمان آبی ست، با آنکه خود دردمند است، مرهم درد اهل خانه می شود و آرام در خود می گرید. تک تک پدران این سرزمین برای فرزندانشان قهرمانی وصف نشدنی اند.مگر می شود روز ولادت فاتح خیبر، روز پاسداشت مقام پدر نام بگیرد و نشانی از شجاعت، غیرت و یتیم نوازی او در مردان این سرزمین یافت نشود....  اما باید گفت که پدر هم گاهی می گرید، گاهی آب می شود، او که عمری تکیه گاه است گاهی عصا می خواهد، گاهی باید پای درد هایش نشست و برای خطوط پیشانی و موهای گرد گرفته از خستگی اش، لالایی خواند ، بر چشمانش بوسه زد و برایش پدری کرد. انتهای پیام
منبع: ایسنا
شناسه خبر: 81484

مهمترین اخبار ایران و جهان: