نیوز سیتی!
01 شهریور 1401 - 11:20

قاتل روشنفکری دینی خود عبدالکریم سروش است/ او الهیات مسیحیت را بر اسلام ترجیح داد!

محمد جعفری در اثر «کتاب نقد سروش» می‌گوید: سروش در حالی از آرزوی مرگ روشنفکری دینی گلایه می‌کرد که بعد از طرح نظریه «رویای وحی» خود رسماً مهر پایان بر روشنفکری دینی زد و دیگر مجالی برای دفاع از آن حتی برای نزدیک‌ترین همراهان خود باقی نگذاشت. به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، خورده‌گیری‌های محسن کدیور بر عبدالکریم سروش به عنوان پدر روشنفکران دینی در حال حاضر، قصه‌ای دارد که باید آن را در دهه ۷۰ جست. سخنان کدیور مبنی بر اینکه سروش با نفی الهی بودن قرآن، نبوت، حقیقت‌ واحد و... حاکی از یک چالش و بن‌بستی است که سروش و سروشیان به آن مبتلا شدند. آنان عملاً مبانی متفق علیه مسلمین اعم از شیعه و سنی، وهابی و اخباری، صوفی و معتزله را زیر سؤال برده‌اند. آن رابن‌بست روشنفکری موضوعی است که گرچه در چندسال اخیر نَقل محافل فرهنگی و اندیشه‌ای شده است اما از سالیان قبل توسط معدود نفراتی بدان اشاره شده بود. «کتاب نقد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه» در شماره‌ای که به نقد افکار سروش و روشنفکران اختصاص داده‌ بود در این‌باره مطالب ارزنده‌ای ارائه کرده است که در ادامه نقدهای حجت‌الاسلام محمد جعفری، عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی (ره) بر افکار سروش و چالش روشنفکری دینی را می‌خوانیم. مشغول مطالعه بخش‌هایی از این ویژه‌نامه هستید مشغول مطالعه بخش‌هایی از این ویژه‌نامه هستیدمشغول مطالعه بخش‌هایی از این ویژه‌نامه هستیددینِ فانتزی سروش چگونه دینی است؟ دینِ فانتزی سروش چگونه دینی است؟سروش در مورد پروژه روشنفکری دینی و به آخر خط رسیدن آن می‌گوید: «روشنفکری دینی بمیرد که چه بشود؟ در این عصر پر شبهه و پر شائبه مگر راهی دیگر برای دینداری باقی مانده است؟ روشنفکری دینی شریعتی سُمحه و سَهله، چُست و چابک و آسان، اقلّی و لاغر، عالمانه و بی‌خرافه، معرفت‌اندیش و تجربت‌اندیش، زدوده از زواید، منحصر در ضروریات و قطعات و ذاتیات، بی‌‌روحانی و بی‌مزد و اجرت، عرضه می‌کند و واسطه‌ها در می‌نوردد تا دست دینداران را بی واسطه و بی‌رابطه در دستان نوازشگر خداوند بگذارد. نه بر دوش دین باری گران می‌نهد و نه بر دوش دینداران! انتظارات از دین را چنان کوچک و اندک و دایره دینداری را چنان فراخ می‌کند تا هر حقیقت‌جویی محرم حریم آن شود. در این مسلک نه تکفیر است و نه تفسیق، نه لعن است و نه احساس برگزیدگی، نه غلو نه فقه متورم. در اینجا دین ابزار و وسیله و مرکب و مکتب نیست بلکه خود غایت است.» سروش خود تیشه به ریشه روشنفکری دینی زد سروش خود تیشه به ریشه روشنفکری دینی زدسروش خود تیشه به ریشه روشنفکری دینی زدسروش در حالی از آرزوی مرگ روشنفکری دینی گلایه می‌کند که بعد از طرح نظریه «رویای وحی» خود رسماً مهر پایان بر روشنفکری دینی زد و دیگر مجالی برای دفاع از آن حتی برای نزدیک‌ترین همراهان خود خصوصاً یاران حلقه کیان در دهه ۷۰ باقی نگذاشت، تا آنجا که برخی مانند محسن آرمین و عبدالعلی بازرگان زبان و قلم به نقد گشودند. باری روشنفکری دینی به اذعان خود سروش در شروع این پروژه در اولین مقالات قبض و بسط مدعی جمع میان دین و مدرنیته بود و این مهم وابسته به پذیرش و اعتراف به واقعیتی به نام دین و نزول آن از طرف خدا برای هدایت آدمیان است. حلقه کیانمحسن آرمیندین باید خود را با ظرف مدرنیته سازگار کند! دین باید خود را با ظرف مدرنیته سازگار کند!دین باید خود را با ظرف مدرنیته سازگار کند!سروش در نظریه «قبض و بسط»، دین را ثابت و الهی و معرفت دینی را متغیر و بشری معرفی کرد. اما ۱۰ سال بعد در «بسط تجربه نبوی» نه تنها معرفت دینی که خودت دین را هم متحول و متکامل می‌داند. با بحث ذاتی و عرضی در دین ذاتیات اسلام را اندک و عرضیات آ‌ن‌را مشمول می‌شمرد که باید با اندیشه‌ورزی مدرن، ظرف تاریخی دین کنار گذاشته شده و با ترجمه‌های فرهنگی محتوای جدید و متناسب با ظرف مدرنیته برای زیست دینی مردم فراهم گردد. سروش چگونه روشنفکری دینی را به محاق بُرد؟ سروش چگونه روشنفکری دینی را به محاق بُرد؟سروش چگونه روشنفکری دینی را به محاق بُرد؟۱۰ سال پس از آن در مصاحبه‌اش با نشریه زِم‌زِم هلند، قرآن را تجربه نبوی تلقی کرد و نقش نبی را به عنوان نقش فاعلی و نه قابلی و شخصیت انسانی و بشری نبی را تأثیرگذار در محتوای وحی معرفی کرد. اما این همه بداعت فکری با نگاهی خوش بینانه با تأکید بر الهی بودن دین و قرآن از ناحیه سروش بود و البته نقدهای اندیشمندان دینی هم متمرکز بر این دغدغه بود که روشنفکری دینی به بازسازی دین از منظر مدرنیته پرداخته و در این راستا اصالت و خلوص دینی را به مخاطره می‌کشاند. اما انگاره رویای وحی در شروع دهه ۹۰ دیگر برای حقیقیت الهی دین چیزی باقی نمی‌گذاشت و آن را صرفاً به تجربه‌ انسانی و فارغ از ترابط با آسمان و ملکوت فرو می‌کاست و این به معنای پایان روشنفکری دینی دست کم با خوانش سروش بود. حجت‌الاسلام محمد جعفری حجت‌الاسلام محمد جعفریحجت‌الاسلام محمد جعفریوقتی تاریخ مصرف خدا و پیغمبر توسط عبدالکریم سروش به پایان رسید وقتی تاریخ مصرف خدا و پیغمبر توسط عبدالکریم سروش به پایان رسیدباری اینچنین شد که سروش در مصاحبه کرونایی‌اش در فروردین سال ۱۳۹۹ با گذر از برخی ذاتیات دین که خود در دو دهه قبل بیان می‌کرد که یکی از آنها پذیرش بندگی خدا توسط انسان و دیگری پیامبری پیامبر اسلام بود، دیگر نه خدا را خدایی کامل می‌داند که به درد آدمیان برسد و نه پیامبر را انسانی کامل که بعد از رحلتش بتوان او را واسطه در معرفت و ولایت دانست. شگفت‌آورتر این که سروش الهیات دینی و اسلامی را پاسخگوی معنا و معنویت و دغدغه‌های انسان مدرن در بحران کرونا نمی‌داند و عالمان دینی را به روی آوری به سوی الهیات مسیحی و نگرش غیر مطلق به خدا دعوت می‌کند! کروناپس عزا بر خود کنید ای خفتگان پس عزا بر خود کنید ای خفتگانپس عزا بر خود کنید ای خفتگانسوگمندانه باید گفت روشنفکری دینی سروش که در آغاز گمان بر آن می‌رفت که بتواند در پیرایش و پالایش دین همراه و هم‌افزایی عالمان راستین و احیاگر دین باشد اینک به دست خود، پایان تفکر توحیدی و قرآنی را اعلام می‌کند و باز مدعی است که تنها راه گریز از الحاد است. در این باره بخوانید: عرب‌صالحی: سروش و دوستان روشنفکرش از دین دفاع نمی‌کنند، بلکه با آن می‌جنگندعرب‌صالحی: سروش و دوستان روشنفکرش از دین دفاع نمی‌کنند، بلکه با آن می‌جنگندفیاضی: الآن که آشِ روشنفکری شور شده، کدیور علیه سروش موضع گرفته!فیاضی: الآن که آشِ روشنفکری شور شده، کدیور علیه سروش موضع گرفته!۶ اشکال اساسی روشنفکران دینی که آنان را به انحراف می‌کشاند۶ اشکال اساسی روشنفکران دینی که آنان را به انحراف می‌کشاندانتهای پیام/
منبع: فارس
شناسه خبر: 641592

مهمترین اخبار ایران و جهان: